مازندشورا:خبرگزاری فارس ساری/ گروه اجتماعی؛ هنوز انقراض ببر هیرکانی از یادها نرفته است، شکار وحشتناک و از روی نادانی شکارچیان، پادشاهان و شاهزادهها بهویژه در دوران قاجار و در منطقه میانکاله، سبب شد نسل ببر مازندران منقرض شود و در 10 سال گذشته باوجود تلاشهایی که برای احیای این گونه نادر صورت گرفته اما این پروژه با شکست مواجه شده است و اکنون ببرها در ایران به افسانه تبدیل شدهاند و باید نام و ابهت آنها را در کتابها جستوجو کرد.
اینکه سلطان مسعود میرزا ملقب به ضلالسلطان فرزند ناصرالدین شاه قاجار تنها در یک روز 35 قلاده ببر را در پناهگاه حیات وحش میانکاله زیستگاه ببر مازندران شکار میکند، یک حقیقت تلخی است که تاریخ هرگز آن را از یاد نمیبرد و دوستداران محیط زیست در امروز و آینده نیز این خیانت بزرگ نسبت به محیط زیست را نخواهند بخشید.
شاید آنروزها کسی فکر نمیکرد که شکارهای مفرح پادشاهان ضربه سنگینی بر پیکره محیط زیست وارد کند و اینکه روزی روزگاری از انقراض ببرها سخن گفته شود و ببرهای باشکوه مازندران به افسانهها بپیوندند و حتی مسؤولان کشور مجبور شوند تا از راه دیپلماسی! ببر وارد کنند، آنهم ببرهای بیمار و مردنی و در پایان نیز شکستی مفتضحانه از یک مبادله ناآگاهانه برای طرف ایرانی رقم بخورد.
حالا سازمانهای مردمنهاد، تشکلهای زیستمحیطی و سازمانهای حافظ محیط زیست با قوانین و دستورالعملهای خاص خود روی کار آمدهاند تا محیط زیست با همه زیستمندانش بهخوبی حفظ و حراست و تحویل آیندگان شود. فضاهای مجازی نیز بهنوعی دیگر به محیط زیست یاری میرسانند و هرازگاهی با پخش تصاویر، سبب دستگیری مجرمان و یا تشویق دوستداران محیط زیست میشوند.
حفظ محیط زیست و زیستمندان آن تکلیفی مهم برای همه مردم است و در اصل پنجاهم قانون اساسی بهصراحت از آن یاد شده است: «در جمهوری اسلامی، حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسلهای بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی میشود. از این رو فعالیتهای اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیر قابل جبران آن ملازمه پیدا کند، ممنوع است».
همچنین در ماده 680 قانون مجازات اسلامی آمده است: «هر کس برخلاف مقررات و بدون مجوز قانونی اقدام به شکار یا صید حیوانات و جانوران وحشی حفاظت شده کند، به حبس از 2 تا 10 سال محکوم خواهد شد».
با این اوصاف، هستند افرادی که به هیچ قانونی پایبند نبوده و قانون خود را قبول دارند؛ قانونی که به آنها اجازه میدهد به هر نحوی که دلشان میخواهد به بهرهبرداری از طبیعت بپردازند، آنها طبیعت و زیستمندان آن را فرصتی برای رسیدن به خواستههای خود میدانند تا از این طریق به نام و نانی برسند.
روز گذشته خبر تلخ کشف بقایای متعلق به دو پلنگ در جنگل شهیدآباد بهشهر، موجی از تنفر دوستداران محیط زیست را نسبت به این اقدام غیرانسانی و غیرقانونی برانگیخت، براساس بررسی کارشناسان محیط زیست، یکی از جمجمههای کشفشده متعلق به پلنگ ماده و دیگری توله پلنگ است که طعمه سوداگران طبیعت شدهاند، شکارچیان بیرحم این دو قلاده پلنگ را با تفنگ از پای درآورده و پس از کندن پوست آنها، لاشهها را آتش زدند اما تنها سر و تکههایی از بدن این حیوانات بیگناه باقی مانده است.
سال گذشته نیز در روستای مهدیرجه گلوگاه در شرق مازندران، یک قلاده پلنگ کشته شد و باتوجه به بررسیهای انجامشده، متهمان پرونده که گفته میشود سه نفر هستند، به قید وثیقه آزاد شدند و بهدلیل مقاومتهای محلی نسبت به تخفیف در جرم متهمان، هنوز مشخص نیست که پرونده این متخلفان به کجا کشیده شده و یا اصلاً مجازاتی برای آنها در نظر گرفته شده است یا خیر.
عدم شفافیت در رسیدگی به پرونده متهمان و پنهان نگهداشتن حکم صادره سبب شده است که عدهای بیمحابا و بیهیچ توجهی، دست به شکار این حیوان نادر بزنند و به طرزی وحشتناک آنها را سلاخی کنند، این حادثه دوستداران طبیعت را بهشدت تحت تأثیر قرار داد و اکنون افکار عمومی بهویژه همیاران طبیعت از مسؤولان قضایی مرتبط با این پرونده درخواست دارند تا مجرمان را دستگیر و براساس آنچه در قانون آمده است بدون هیچ ملاحظهای محاکمه کنند.
انقراض ببر مازندران، شوک بزرگی بر پیکره طبیعت ایران بوده است؛ دیروز ببرها برای تفریح، و امروز پلنگها برای تجارتی سیاه کشته میشوند؛ بیایید نگذاریم پلنگها همچون ببرها افسانه شوند و قبول کنیم که این کشتارهای بیرحمانه باید به کمک قانون متوقف شود و اینکه رویای ببرها کافی است!
به گزارش فارس، جریمه نقدی کشتن هر قلاده پلنگ در ایران 80 میلیون تومان است و این مجازات برای متخلفان کشتار یوزپلنگ 100 و برای گوزن زرد ایرانی نیز 60 میلیون تومان است.
86001/ج