نیاز است نگاه به شوراهای اسلامی تغییر کند

اختصاصی مازندشورا: تجربه 4 دوره گذشته فعالیت‌ شوراها به ما می‌گوید که اکنون زمان آن فرارسیده است تا نگاه به شهر و در ادامه نگاه ما به نهادهایی که در شهر و برای شهر تصمیم‌ می‌گیرند، تغییر کند

اختصاصی مازندشورا: رضا نیکوکار*- در انتخابات پیش روی شوراها، نامزدها بیش از هر تبلیغ دیگری باید موضع خود را نسبت به مدیریت شهری روشن کنند. باید مشخص شود که نامزدهای شوراها اساسا چه رویکردی نسبت به مدیریت شهری دارند و در این تعریف، شورا و شهرداری چه جایگاهی دارند.

 درست است که شهرهای کشور به فعالیت‌های عمرانی نیاز دارند و بخش زیادی از این عمران و توسعه از مجرای شوراها و شهرداری‌ها صورت می‌پذیرد، اما باید دقت کرد که تحقق چنین هدفی با رویکردهای کلان‌تری محقق می‌شود که در آن شهرداری نه صرفا یک سازمان خدماتی بلکه یک نهاد اجتماعی است.

  با همه تاکیدی که بر فعالیت‌های عمرانی شوراها و شهرداری‌ها وجود دارد، ساده‌انگارانه است اگر همه فعالیت این نهادها را در این رویه‌های سخت‌افزاری خلاصه کنیم.

 وقتی از شهر سخن می‌گوییم، باید توجه کنیم که شهر به نوبه خود یک فضای اجتماعی است، محیطی انسانی که در آن افراد به تعامل و کنش با یکدیگر می‌پردازند و همه فعل و انفعالات در آن از مجرای همین روابط انسانی رقم می‌خورد. حتی توسعه و عمران نیز نوعی فعالیت اجتماعی است زیرا در آن برای رفاه گروهی از شهروندان تصمیم‌گیری می‌شود که این تصمیم ممکن است با منافع آنان در تعارض باشد یا منافع آنان را در شهر تحکیم بخشد.

 حال که پذیرفتیم شهر یک محیط اجتماعی است، نمی‌توان تصور کرد که این فضای اجتماعی را بتوان بدون اتخاذ یک رویکرد اجتماعی مدیریت و آن را در مسیر توسعه و تعالی هدایت کرد.

 به عبارت دیگر آنچه اکنون شهرها به آن نیاز دارند، نه شهرداری به عنوان یک سازمان تصمیم‌گیر عمرانی یا کارگاه خدماتی، که یک نهاد اجتماعی است. زیرا شهر یک موجود زنده است و برای هدایت و تدبیر این موجود زنده به سیاست‌ها و تدابیر زنده که همان سیاست‌ها و تدابیر اجتماعی است، نیاز داریم.

  برای اینکه رویکرد اجتماعی نهاد شهرداری و مدیریت شهری را روشن کنیم، باید توجه داشت که در هر طرح خدماتی و عمرانی، به بررسی‌های فرهنگی و اجتماعی نیاز داریم، بررسی‌هایی که طرح‌ها را براساس نیاز فرهنگی و اجتماعی شهروندان تنظیم کند.

 تجربه 4 دوره گذشته فعالیت‌ شوراها به ما می‌گوید که اکنون زمان آن فرارسیده است تا نگاه به شهر و در ادامه نگاه ما به نهادهایی که در شهر و برای شهر تصمیم‌ می‌گیرند، تغییر کند.

 به عبارت دقیق‌تر نامزدهای شوراها بیش از آنکه به عمران شهری توجه کرده و همت خود را در شوراها به فعالیت‌های عمرانی معطوف کنند، باید مشخص کنند که تعریف آنان از شهر چیست؟

  آیا شهر در نگاه آنان همان کالبدی فیزیکی است که فقط باید در آن ساخت‌وساز کرد یا محیطی زنده و پویاست که الزامات زیست اجتماعی خود را دارد؟ تفاوت شوراها در کشورهای دیگر فقط در این نیست که این ساختارها اساسا برای همه چیز شهر تصمیم‌ می‌گیرند. بلکه آنان پیشتر پذیرفته‌اند که مدیریت شهر، فقط مدیریت کالبد و جسم ساخت‌افزاری شهر نیست.

 شوراها و شهرداری‌ها با فرهنگ، جامعه و زیست فرهنگی شهروندان نیز ارتباط دارند و این ما را ملزم می‌کند که به نیازهای مرتبط با این ویژگی‌ها نیز مانند سایر نیازهای سخت‌افزاری توجه کنیم.

رضا نیکوکار