اختصاصی مازندشورا: رضا نیکوکار*- سن اندك شوراها نسبت به ساير نهادهای انتخابی و نيز نحوه فعال شدن شوراها براي نخستين بار در كشور ما باعث شده است كه از ابتدا وجه سياسي اين نهاد مردمي پررنگتر باشد. حضور فعال احزاب و طيفهاي سياسي براي ارائه فهرست در اين انتخابات و حتي تلاش اين بخشها براي ورود نامزدهاي مورد نظر به شوراي شهرهاي كشور، نشانههايي از سياسيشدن فعاليت شوراها در دورههاي گذشته بوده است.
اين جنبه سياسي هم فوايد و هم مضراتي داشته است كه البته مضرات آن بيشتر از فوايد آن بوده است. اصليترين فايده شركت فعال سياسيون در انتخابات شوراها، افزايش مشاركت مردم بوده است. با توجه به سن اندك نهاد شوراها در كشور، تاكنون سياسيبودن انتخابات مربوط به آن تاحدودي باعث توجه مردم به آن و حضور در پاي صندوقها براي انتخاب نامزد مورد نظر شده است.
اما مسئله اين است كه همين سياسيكاريها در ادامه، يعني پس از انتخابات باعث بروز مشكلاتي هم براي شوراها، هم شهر و هم مردم شده است. تاكيد بر سياست باعث شد كه اساسا به امر تخصص به عنوان يك نياز جدي شوراها و اعضاي آن براي مديريت شهر توجه نشود تا به جایی که حتی مشاهده میشود برخی از اعضاي سياسي شوراها اغلب درباره موارد سياسي يا بحثهاي فرهنگي اظهارنظر و فعاليت كرده و درباره نيازهاي عمراني و خدماتي شهرها سكوت پيشه كردهاند.
از سوي ديگر سياسي بودن برخي از اعضاي شوراي شهر باعث شده تا هم در انتخاب شهردار و هم در رابطه شورا با مسئولان دولتي مشكلاتي ايجاد شود. وجود اين مشكلات شايد طبيعي باشد، اما مسئله اين است كه دود اين رقابتها و بازيهاي سياسي به چشم شهر و مردم ميرود. در برخي موارد رقابتهاي سياسي باعث شده كه طرحهاي عمراني و خدماتي نيز به دليل تفاوت منافع كنشگران به محاق رفته و آنچه سود شهر و مردم در آن بوده است، ناديده گرفته شود.
باتوجه به تجربهاي كه شوراهاي اسلامي در 4 دوره گذشته پشت سر گذاشتهاند و با جمعبندي همه شكستها و توفيقات اين نهاد در دورههاي گذشته، ميتوان گفت كه يك نياز اساسي شوراهاي پنجم، تخصص گرايي و دورشدن از سياست است. البته منظور از دور شدن از سياست اين نيست كه اعضاي شوراها بايد از مسائل اساسي كشور غافل شوند بلكه آنان بايد از بازيهاي سياسي و دستهبنديهاي رايج در اين باره دوري گزينند. اما پيش از اعضاي شوراها، اساسا اين رايدهندگان هستند كه بايد چنين رويهاي را در پيش گرفته و به تخصصها توجه كنند تا به علاقههاي سياسي.
داشتن شهري توسعه يافته و رفع كمبودها با حرفها و تلاشهاي سياسي راه به جايي نميبرد. راهيافتگان به شوراها بيش از آنكه خود را نماينده احزاب و نمايندههاي سياسي بدانند، بايد خود را نماينده مردم بدانند. در اين صورت است كه حل مشكلات شهر در اولويت قرار ميگيرد و نمايندگان شوراها بيش از هر چيز ديگري، به حل مشكلات شهري ميانديشند كه راي مردم را گرفتهاند و براي 4 سال، شرعا و عرفا نمايندههاي همشهريان خود براي اداره شهر هستند. درگيرشدن با مسائل سياسي نه تنها باعث به حاشيهكشيده شدن شوراها ميشود، بلكه از توان شهر و شور و شوق آن براي ساختن و پيشروي نيز ميكاهد.
* کارشناس ارشد مدیریت استراتژیک