مازندشورا: آسیبهای اجتماعی در ایران محل تناقضها و شگفتیهای بسیاری است؛ زمانی که از شهری بیگدا مثل تبریز، صحبت به میان میآید، شهر دیگری که از قضا پایتخت هم هست، عنوان دارنده بیشترین گدا را در همین کشور، به خود اختصاص میدهد؛ جستجویی کوتاه، شما را به واکنشهای متعددی از سوی مسئولان در اینباره خواهد رساند که پس از بیان نارضایتی شهروندان از حضور آنها و توصیههایی برای کمکنکردن، نوبت به طرح های ضربتی و برخوردهای چکشی میرسد؛ هر چند وقت یکبار، به متکدیان پاتکی زده میشود؛ عدهای دستگیر میشوند و نمونههایی از پولدارترینهایشان با حسابهای میلیونی دررسانهها معرفی میشوند؛ در یک مورد، در سال گذشته، مسئولان گفته بودند که پیرمرد متکدی را جمع آوری کردهاند که 100 میلیون برگه سهام در جیب خود داشته و در مصاحبهها اعلام کرد که خانواده او را طرد کردهاند و او نیز روانه خیابان شده است.در آخرین بازداشت دستهجمعی متکدیان، از جمع آوری 1025 نفر متکدی بزرگسال از ابتدای اجرای طرح جمع آوری متکدیان سطح شهر تهران خبر میرسد؛ در این طرح 139 کودک متکدی نیز از سطح خیابانهای سطح تهران جمع آوری شدهاند؛ فرماندار تهران این خبر را اعلام میکند و میگوید: جمعآوری 500 متکدی دیگر که قبلا شناسایی شدهاند همچنان ادامه خواهد داشت، او میگوید که «البته بحث شناسایی متکدیان زیر 15 سال نیز تا ابتدای مهرماه در قالب این طرح ادامه پیدا خواهد کرد.»
به اذعان عیسی فرهادی، بسیاری از شهروندان گفتهاند که در حال حاضر وضعیت شهر تهران بهبود پیدا کرده و چهره پایتخت از وجود متکدیان پاک شده است. فرماندار تهران همچنین از شناسایی هفت شبکه تکدیگری خبر داده و اینکه مکاتبات لازم برای دستگیری آنها انجام شده است. او گفته: قطعا قانون برخورد قاطعی با شبکههایی که از انسان به ویژه کودکان به عنوان ابزاری برای سودجوئی و کسب درآمد استفاده میکنند خواهد داشت.
او با تاکید بر لزوم مشارکت شهروندان در موفقیت طرح جمع آوری متکدیان پایتخت از شهروندان خواسته جهت فرهنگ سازی و همکاری شهروندان از کمک به افراد متکدی در خیابانهای سطح شهر تهران خودداری کنند، بسیاری از افرادی که سر چهارراههای شهر تهران برای تکدیگری حضور پیدا میکنند در قالب شبکههای تکدیگری به سودجوئی مشغول هستند.
او گفته: شهروندان اگر قصد کمک دارند بهتر است کمکهای خود را در قالب کمیته امداد، بهزیستی و موسسات خیریه به دست افراد واقعا نیازمند برسانند. بی تردید اگر کمکها از این مسیر باشد منطقیتر انجام میشود و قطعا به دست افراد نیازمند میرسد. متاسفانه امروز بسیاری از افرادیکه در خیابانهای تهران مشغول تکدیگری هستند نیازمند نیستند و عضو شبکههایی هستند که با تحریک احساسات شهروندان به سودجوئی مشغولند و پول خوبی نیز به جیب میزنند.
فعالان مدنی: متکدیان باند ندارند
شاید اولین سوالی که به ذهن شنوندگان اخبار دستگیری متکدیان خطور کند، این باشد که با این افراد چه کار میکنند؟ آنها تا چه زمانی در محدوده جمعآوریشدگان قرار میگیرند؟ با کودکان جمعآوریشده چه میکنند؟ آیا زمانیکه از انها خبری نباشد، باید گمان کنیم که شهر از وجودشان پاک شده یا باز هم برمیگردند و نکته مهمتر که بسیاری از شهروندان را در کمک یا عدم کمک به آنها دچارتردیدی کرده اینکه آیا واقعا همه متکدیان پولدارهایی با همان تبلیغات رسانهای هستند و کمک کردن به آنها یک اشتباه بزرگ بوده که شاید هر کدام از ما زمانی مرتکب شدهایم؟در کنار نظرات مسئولان نسبت به نوع فعالیت متکدیان و ضع مالی آنها، فعالان مدنی میگویند که به هیچوجه نمیتوانند این نوع فعالیت باندی و مافیایی را برای متکدیان بپذیرند. یک فعال مدنی در گفتوگو با همدلی، منکر این قضیه نمیشود که ممکن است متکدیان پولدارهم وجود داشته باشد؛ چرا که امکان وجود هر پدیدهای وجود دارد. او که مدتهای مدیدی را در محلههای آسیبزا که یکی از عواقب و تبعات این آسیبهای بیشمار، بحث تکدیگری است با زنان، مردان و کودکان بیشماری روز را شب و شب را روز کرده، میگوید« تا کنون مواردی را که از سوی مسئولان در مورد متکدیان ارائه میشود، مشاهده نکرده است.»
سام بور بور، ادامه میدهد: «هم متکدیان بزرگسال و هم کودک وجود دارد اما اینکه بگوییم اوضاع مالی آنها خوب است، اینگونه نیست؛ برخی از افراد شاید به شکل خانوادگی به تکدیگری بپردازند اما اوضاع مالیشان هم خوب نیست و اگر اینطور است، چرا در خانهای که هفت اتاق دارد و در هر اتاق یک خانواده زندگی میکند، به سختی جای میگیرند؟»
کودک نمیداند که گدایی کار زشتی است
این فعال حقوق کودک میگوید که با بازداشت کودکان به هر شکلی و تحت هر عنوانی موضع وجود دارد . او با تایید گدایی وسرقت از سوی کودکان محلات فقیرنشین، آسیبدیده و آسیبزای تهران، میگوید؛ پاسخ این سوال را که چرا کودکان گدایی یا سرقت میکنند را دولت باید بدهد؛ چرا در چنین محلاتی امکان تحصیلی، آموزشی و تفریحی برای کودکان وجود ندارد؟ چرا رفتن به مدرسه اینقدر برای بچهها سخت است؛ کودکانی که باید در سنین کم شورع به کارکنند. چرا برای پدر و مادرها اقدام نمی کنند که شغلی داشته باشند؟ چرا زمانی که راجع به بدی و خوی کارها را با کودکان صحبت میشود، آنها می پرسند که: «مگر گدایی کارزشتی است؟!»؛ کودکی این سوال را میپرسد که پدر و مادرش هم آموزشی ندیدهاند؛ کم سن و سالناند و بی سواد؛ کودکانی که ایرانیالاصل هستند و باز هم شناسنامه ندارند؛ بزهکاری برای کودک چیز خندهداری است و میتواند بگوید تا زمانی که به من آموزش ندادهاید، نمیتوانید از من انتظار داشته باشید؛ باید زمینهای برای آموزش یه کودک وجود داشته باشد و بعد از او انتظار داشته باشیم.
گدایی در قالب دستفروشی
بسیاری از فالفروشها یا دستفروشها در ظاهر دستفروشی میکنند؛ آنها با التماس میخواهند که یک چسپ زخم از آنها بخرید، گریه میکنند و هزار راه و روش دیگر؛ گدایی وجود دارد؛ دروغگویی و ظاهرفریبی هم برای دریافت پول از مردم وجود دارد و در واقع به شغل یک عده تبدیل شده اما اینکه بگوییم کودکی که گدایی میکند، عضو یک باند مخوف است، یا اینکه پولدار است یا اخاذ است، اینگونه نیست؛ او در هیچکدام از این موارد، مقصر نیست؛ و اینکه اقدامی تنبیهی (بودن هیچ اقدام آموزشی) برای او در نظر بگیریم، کاری کاملا اشتباه است.